از منظر روانشناسی، اهمالکاری به معنی به تعویق انداختن کاری است که قصد انجام آن راداریم. درواقع اهمالکاری به این معنا است که شخص تصمیم میگیرد به انجام کاری مبادرت کند، اما انگیزه لازم برای انجام آن فعالیت در چارچوب زمانی مورد انتظار و تعیینشده را ندارد.
هنگامیکه افراد بهطور مکرر، شروع و یا به اتمام رساندن وظایف در زمان معینی را به تعویق میاندازند، دچار اهمالکاری میشوند. اهمالکاری اغلب بهعنوان تأخیر غیرمنطقی رفتار، موردبررسی قرار میگیرد و اینگونه تعریف میشود: «عمل به تأخیر انداختن کارها، بهویژه بدون دلایل مناسب »
انواع اهمالکاری
اهمالکاری اجتنابی
این افراد، سهلانگارانی هستند که برای محافظت از عزتنفس خود از انجام تکالیفی که باعث روشن شدن تواناییهایشان میشود، اجتناب میکنند. فراری (1995) از اهمالکاری اجتنابی بهعنوان اهمالکاری رفتاری مزمن که از انواع اهمالکاری غیر کارکردی است، یاد میکند..
اهمالکاری تصمیمی : سهلانگارانی هستند که در موقعیتهای تصمیمگیری تأخیر نشان میدهند. این نوع اهمالکاری بهعنوان تأخیر عمدی در تصمیمگیریهایی که باید در یک چارچوب زمانی معین گرفته شوند. تعریف میشود و از انواع اهمالکاری غیر کارکردی میباشد.
اهمالکاری تحریکی:
سهلانگارانی هستند که در انجام کارها عجولاند و یا تحت تأثیر هیجانات خود قرار میگیرند و یا مطابق با مهلت تعیینشده و یا جدول زمانی کارها عمل نمیکنند.
اهمالکاری تحصیلی :
نوعی از انواع اهمالکاری است که در حیطهها و ساختارهای تحصیلی نمایان میگردد (لوی، 2010) و آن عبارت است از گرایش عامدانه تأخیر انداختن و یا عدم تکمیل وظایف تحصیلی که تجارب ناراحتکنندهای را به همراه دارد و به شکل تأخیر در فعالیتهایی همچون مطالعه و آماده شدن برای امتحانات، نوشتن مقالات پایانترم و خواندن تکالیف هفتگی نمایان میشود.
اهمالکاری غیر تحصیلی
این اهمالکاری در رفتارهایی چون پرداخت قبوض، شستن ظروف، جواب دادن به تلفن و پست الکترونیکی و … ظاهر میشود.
اهمالکاری منفعل
سهلانگارانی هستند که تمایل ندارند سهلانگار باشند، اما در عوض تکالیف را غالباً به علت ناتوانی در تصمیمگیری بهموقع، به تأخیر میاندازند (چوو چوی ،2005 )
اهمالکاری فعال،
در تصمیمگیری بهموقع توانایی دارند و بهعمد اعمالشان را به عقب میاندازند و بر تکالیف دیگری تمرکز پیدا میکنند.
علتشناسی
در مورد علتهای اهمالکاری نظریههای گوناگونی ارائه شده است و روان شناسان و مشاوران بر این باور هستند که اهمالکاری از عوامل متعددی تأثیر میپذیرد. در این بخش به دو نظریه اضطراب و راحتطلبی بهاختصار اشاره میشود.
اضطراب
در چنین حالتی، فرد فکر میکند که اگر دستبهکاری بزند که تابهحال از آن اجتناب کرده است، موفق نخواهد شد و یا آن کار موردنظر، ارزش ندارد (کاظمی، فیاضی و کاوه،1389 )
در این حالت، فرد راحتطلب و بیحوصله است و از انجام کارهای سخت و مشقتبار دوری میکند. دراینارتباط فرد میگوید «نمیتوانم رنج فعلی را برای گنج آینده تحملکنم!» (به پژوه، 1390)
عوامل اهمالکاری
برای اهمالکاری عوامل متعددی وجود دارد که در ذیل به پارهای از این عوامل اشاره میشود.
-تعلیم و تربیت نادرست
-خانوادهی ناسالم و وجود الگوهای نادرست
– توجیه به تأخیر انداختن کارها و خودفریبی
– اعتمادبهنفس پایین، عدم اعتمادبهنفس و خود ناباوری
– نداشتن هدف مشخص و عدم رضایت از زندگی شخصی و خانوادگی
– عدم مدیریت زمان و ناتوانی در استفادهی بهینه از وقت و فرصتها
– ناتوانی در انجام کار و تردید نسبت به تواناییها و شایستگیهای خود
– فرار از قبول مسئولیت و عدم وظیفهشناسی؛ کسانی که انجام کاری را به عقب میاندازند.
– اضطراب و به کار بردن مکانیسمهای دفاعی فرار
– تنبلی، تنپروری و ارادهی ضعیف
– نداشتن انگیزه برای انجام کار و عدم تمایل به انجام کار موردنظر
– ترس از شکست عدم موفقیت
– گاهی پرخوری و پرخوابی و عدم تحرک بدنی مزید بر علت میشود و تنبلی به دنبال میآورد.
تاریخچه اهمالکاری در اسلام
اهمالکاری در منابع اسلامی از دیرباز موردتوجه بوده و در روایات و ادعیه دربارة آن سخن به میان آمده است. علمای اخلاق و عرفای اسلامی پیوسته اهل سیر و سلوک را از ابتلا به این نابهنجاری اخلاقی رفتاری بر حذر میداشتهاند.
در کلام امام سجاد (ع) در دعای ابوحمزه اینگونه آمده است «خدایا من عمرم را به امروز، فردا کردن و آرزوهای طولانی وبلند گرانده ام » در دعای کمیل آمده: «دنیا بهوسیله فریفتن خود و نفسم به جنایت و سهلانگاری مرا گولزده است »
و درجایی امام حسین (ع) میفرمایند: «خدایا از نفسم شکوه دارم که توبه امروزم را به فردا میافکند»
دیدگاهتان را بنویسید