
کودکان در سالهای نخستین زندگی به طور ذاتی تمایل به کشف مسائل و ناشناخته های محیط خود دارند و کنجکاوی وصف ناپذیر آنها و سؤالات پایان ناپذیرشان گویای این مطلب است. آنها با این خصوصیات ذاتی وارد مدرسه می شوند و این خصایص در ابتدای امر با ورود به دنیای شگفت انگیز و عجیب مدرسه بیشتر تشدید میشوند. به مرور وقتی با بی توجهی و عدم دریافت پاسخ سؤالات و تشویق نکردن افکار نو و خلاقشان در سیستم های معلم محور روبرو میشود، قدرت فکر کردن و کنجکاوی و طرح سؤالات عجیب را از دست داده خلاقیتشان رو به افول میگذارد. دانش آموزی که خلاقیت ندارد در حل مسائل پیرامون خود نیز دچار شکست میشود چون نمیتواند برای حل آن مشکل راهحلی را انتخاب یا ابداع کند؛
پس دچار ضعف شده و اعتماد به نفسش را از دست میدهد. برنامهریزی برای تقویت ویژگیهای ذهنی چون خلاقیت و حل مسئله اجتماعی زمینه تحقق مهمترین اهداف آموزشی چون تجزیه تحلیل و ترکیب را فراهم میسازد. آموزش هوش موفق با ارائه محتوای آموزشی مربوطه با تقویت خلاقیت دانشآموزان، حل مسئله آنان را بهبود میبخشد و با درک عمیقتر مسائل، کشف راه حلهای بدیع و دستیابی به پاسخ بیشتر شوق یادگیری را فزونی بخشیده و در نهایت عملکرد تحصیلی بالاتر دانشآموزان را به همراه خواهد داشت. حصول تواناییهای تفكر تحليلي، خلاق و عملي به عنوان ابعاد «هوش موفق» یکی از ملزومات زندگی ایده آل در قرن بیست و یک است. تواناییهای تحلیلی، خلاق و عملی یک اولویت و یک ضرورت است تا تسلط بر این مهارتها محصول مهم نظام آموزشی باشد. از طرفی مهمترین منابع ارزشمند هر جامعه، استعدادهای انسانی آن است، آموزش در جهت پرورش هوش موفّق این اطمینان خاطر را به وجود میآورد که جامعه بتواند از منابع انسانیاش استفاده بهتری کند و استعدادهای موجود در آن جامعه به هدر نروند (Boccio et al., 2018).
اگر چه رشد مهارتهاي حل مسئله، خلاقیت و پیشرفت تحصیلی از اهداف اساسی آموزش و پرورش است؛ متأسفانه در بیشتر برنامههای آموزشی، شیوه کار به شکلی است که با تکیه بر محفوظات، اطلاعات، فرایندهاي شناختی ساده و حافظه، گامی در جهت رشد این سه مقوله اساسی برداشته نمیشود. به رغم این واقعیت که ما طالب رشد مهارت حل مسئله در فراگیران هستیم، مدارس به برنامههایی که آگاهانه براي پرورش این موارد طراحی شدهاند، کمتر توجه میکنند برای رسیدن به موفقیت بالا در مدرسه معلمان باید دامنه وسیعی از مهارتها را ایجاد کنند تا دانشآموزان با الگوهای متفاوتی از تواناییها تلاش کنند و تواناییهای مهم خود را کشف کرده بر آن تسلط یابند.
با آموزش هوش موفق این مهم برقرار خواهد شد و دانش آموزان به توانش های تحلیلی، خلاق و عملی دست خواهند یافت. بنابراین تشویق معلمان به آموزش هوش موفق در کلاس درس زمینه موفقیت شخص ایشان را در امر تدریس مهیا ساخته و یادگیری بیشتر و عملکرد تحصیلی بهتر دانش آموزان را رقم خواهد زد. با ایجاد این باور که آموزش هوش موفق فراگیران را انعطافپذیری، مبتکر، مستقل و کنجکاو و باانگیزه و توانا در حل مسائل میکند، استقبال از این طرح آموزشی ممکن خواهد شد. آموزش هوش که شامل توانش های تحلیلی، خلاق و عملکردی میباشد نتایج ارزشمندی را در تمامی ابعاد زندگی حاصل مینماید که در ذیل به آن نتایج پرداخته شده است. ·
نتایج تقویت هوش تحلیلی آموزش و تقویت هوش تحلیلی باعث می¬شود که فرد: – وجود مشکلات را به راحتی شناسایی کند. – تعریفی از مشکلات ارائه دهد. – منابعی را برای حل مشکلات در نظر گیرد. – به صورت ذهنی مشکلات را عنوان کند. – راهکارهایی را برای حل مشکلات تنظیم کند. – بر راهکارهایی که برای حل مشکلات ارائه کرده است نظارت کند. راهحلهای خود را بعد از انجام شدن ارزیابی کند ( Santosh et al,. 2019).
نتایج تقویت هوش خلاق آموزش و تقویت هوش خلاق باعث کسب این تواناییها میشود؛
تعریف مجدد مشکلات – اطمینان از حل درست مشکلات و ارائه راحلهای مناسب – انتقال ایده ها ، درک دو وجهی بودن دانش ، افزایش خود کارآمدی، تلاش برای جلوگیری از موانع ، ادامه رشد و پیشرفت و گسترش نگاه و عملکرد ( Santosh et al., 2019).
نتایج تقویت هوش عملی آموزش و تقویت هوش عملی باعث میشود که فرد:
– از هرچه آموخته استفاده کند
– مسائل را در جهان واقعی قرار دهد.
دیدگاهتان را بنویسید